دوستای گل و بامرامم سلام
دیگه نت نمیام میرم سربازی
دو سال دیگه میبینمتون
خوبی بدی دیدین حلال کنین
اگرچه میدونم بدی ندیدین خخخخ
وبلاگم دست دختر خالمه
خلاصه دوستون دارم خدافظ
دوستای گل و بامرامم سلام
دیگه نت نمیام میرم سربازی
دو سال دیگه میبینمتون
خوبی بدی دیدین حلال کنین
اگرچه میدونم بدی ندیدین خخخخ
وبلاگم دست دختر خالمه
خلاصه دوستون دارم خدافظ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﯿﺮ ﭘﺪﺭﯼ ﻋﯿﺎﺵ
ﮐﻪﺩﺭﺁﻣﺪﺵ ﻓﺮﻭﺵ ﺷﺒﺎﻧﻪﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻮﺩ!
ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﻭﺯﯼ ﮔﺮﯾﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻝ ﭘﺪﺭﯼ ﻧﺰﺩ ﺣﺎﮐﻢ ﭘﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺖ
ﻭ ﻗﺼﻪﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﮐﺮﺩ ﺣﺎﮐﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺯﺍﻫﺪ ﺷﻬﺮ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺳﭙﺮﺩ
ﮐﻪﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺯﺍﻫﺪ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ....
ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﮔﺮﯾﺨﺖ
ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮﻣﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﻠﺒﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ
ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻊ، ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻣﺎ، ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ !!!؟
ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺑﯿﺸﻪ ﻭ ﺟﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺁﺭﯼ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻥﺑﻮﺩ
ﻭ ﺯﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺧﯿﺮ ﺣﺎﮐﻢ ﭼﻨﺎﻥ،بي پناه ﻣﺎﻧﺪﻡ
ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﻓﮑﺮ ﻭ ﻣﮑﺲ ﻭ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺮﻫﻨﻪ
ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﺎ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﻣﯿﺂﯾﯿﻢ.
ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺮﺳﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﻣﺴﺖ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﭼﮕﻮﻧﻪﺑﮕﺬﺭﺍﻧﺪ
ﺩﺭ ﮐﻠﺒﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ . ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﺩﯾﺪ
ﺑﺮ ﺯﯾﺮﻭﺑﺮﺵ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﻮﺳﺘﯿﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺳﺮﻣﺎ ﻫﺴﺖ
ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥﮐﻠﺒﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﻣﺮﺩﻧﺪ!
ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﮐﻪ:
ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺷﺪﻡ
ﺧﻮﻥ ﺻﺪ ﺷﯿﺦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺴﺖ ﻓﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ
ترک تسبیح خدا خواهم کرد
ﻭﺳﻂ ﮐﻌﺒﻪ ﺩﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻪ ﺑﻨﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ
ﺗﺎ ﻧﮕﻮﯾﻨﺪ ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﯿﺨﺒﺮﻧﺪ
و خــــل بــآزیــات قـبـــ ـولـ دآشــتـــه بـآشـــه
و تــ ـو رو بــــه هــــمـه نـشــ ــون بـــده و بـگــــه:
آرزوي خيــلي هـا بــــودم امـا
قــــربـانـي قــدرنــشــناسـي يــك نـفـــر شــدم
هــركــه مــيـخـــواهــي باش
ايــن عــادت مــشتـــرك انــســـان هــاســـت
تـــو نــيـز روزي ســاعــتــي لـــحــظـه اي
احــسـاس خـــواهـي كرد كــه
هـــــــيـچــكـس دوســــتــت نــــدارد
خـــيلـــی ســــــــخــتـــــه
عاشـــــــق کســی باشی که روحشـــــم خـبر نـداشـته باشــــه
اما خيلی شـــيـريـنـه کـــــــه يـــواشــــکی عـــــاشــــــقانــه
نگاهــش کنــــــــــی و توی دلـــــــــت بــگـــــی
خـیلــــــــــی دوســـــــتـــت دارم
گـــ ــور بــــابــــاي بـــعـ ـضــيــ ـا
پـــيــش بـه ســ ـوي بــ ـعــديـ ـا
دوست می دارمـش امـّـا
می تـرسم بـگویــم و بگـویـد مرسـی
یــا بگویـد بـه این دلـیـل و آن دلـیـل دوسـتـم نـدارد
یــا چـه می دانـم
مثـل خیـلیـهـا بگـویـد لیـاقـتـم بـیـشـتـر از این حرفـهاسـت
می تـرسـم از اینــکـه هـرچـیـزی بـگویـد جُـز
مــَــن هـم دوسـتت دارم
هزاران دست هم به سویــــــــم دراز شود
پــــــــس خواهم زد
تـــنـــــها
تمنای دستان تـــــــــــو را دارم
بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است
وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی
که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای
خــيــالــت راحـــت
گــرگـــ هــا هـمــيشـه بـه دنـبـال شـنـل قرمـزي هـسـتـنـد
آلودگي هوا حل شدنيست واي از آلوده شدن حواي اين شهر
************************************************************************
كــودكـي كـه مـيدانـسـت
دسـتان پـيـنـه بــسـتـه پـدرش و
گــريـه مـادرش از فـقـر اسـت
چـطـور در مـدرسـه بـنـويسـد
عـلم بـهـتر اسـت از ثـروت؟
پاره تنم ب تن دیگری رفتی؟
عادتم را که میدانی چندشم میشود
لباسی ک برتن دیگری بوده بپوشم
نيا باران
زمين جاي قشنگي نيست
من از اهل زمينم خوب ميدانم كه
گل در عقد زنبور است
ولي سوداي بلبل دارد
پروانه را هم دوست دارد
انقدر به مردم اين زمانه بي اعتمادم كه
ميترسم هرگاه از شادي به هوا بپرم
زمين را از زير پايم بكشند
ميدوني چي بيشتر از همه ادمو داغون ميكنه؟؟؟
اينكه هر كاري توانت هست براش انجام بدي
بعد برگرده بگه
مگه من ازت خواستم؟
چرا مي گويند ها علامت جمع است؟
تن را كه با ها جمع كني
خودت مي ماني و خودت!
نگران اشکهایم نباش
از لبخندم بترس که معنایش
اشکهای فردای توست
ببين اين اسمش دله
اگه قرار بود بفهمه كه فاصله يعني چي
اگه قرار بود بفهمه كه نميشه
ميشد مغز
دله
نميفهمه
ميفهمي؟
هيچكس مرا به خويش نخواند ...
هيچكس مرا ارزو نكرد ...
هيچكس همدم تنهايي هايم نشد ...
از تو هم انتظاري نيست ...
اي غريبه اشنا ...
تو كه نباشي بهشت هم برود به جهنم
درد من چشماني بود كه
به من اشك هديه ميداد به ديگران چشمك
به سلامتي دختري كه رگ گردنشو بخاطر عشقش ميزنه
ولي نميدونه عشقش داره گردن يكي ديگه رو ليس ميزنه
(از طرف اجي فاطي)
بالاتر از عشق وابستگی است
هیچوقت کسی را که ب تو وابسته شده رها نکن
نمی نویسم …
کــه کـلـمـات را الــوده نـکـنـم بـه گـنـاه…
گـنـاهـی کـه از ان مــن اسـت…
نمی نویسم …
تـا سـکـوت را بـیـامـوزمـ….
نـمـی نـویـسـمــ….
تـا احـسـاسـاتم را مـحـبـوس کـنـمــ….
تـا نـخـوانـی…
نـدانـی….
کـه چـه مـی گـذرد ایـن روزهـا بـر مــن!!
مـی خـنـدمــ….
تـا یـادم بـمــانـد…
تـظـاهـر بـهـتـریـن کـار اسـت…!
تـا یـادم نـرود…
کـه دیـگـران مـرا خـنـدان مـی خـواهـنـد…
تـا یـادم بــمــانـد مـن دیـگـر آن مـبــيــن سـابـق نـیـسـتـمــ…
شـکـسـتـه امــ….
روزهـای زیـادی اسـت کـه شـکـسـتـه امــ….
ان زمـان کـه لـب بـه شـکـوه بـاز کـردم و گـفـتـم خـسـتـه امــ….
و ان هــا یـکــ بـــه یــکـــ رفـتـنـد…
خـسـتـگـی هـایـم را تـاب نـیـاوردنـد…
و اکــنـون ایــن مـنـمــ!
هـمـان مــبــيــن دلـتـنـگـی کــه دلـش مـدام شــور مـی زنــد!
بـگــذار نـنـویـســـمــ…
مــن…
لــبــخـنـد مـی زنــمــ….
كوروش كبير گفت لياقت شما برادرم است
كه از من زيباتر است و اكنون پشت سر شما ايستاده
دخترك برگشت و ديد كسي نيست
كورش گفت اگر عاشقم بودي پشت سرت را نگاه نميكردي
زنها هرگز نميگويند تو را دوست دارم
ولي وقتي از تو پرسيدند كه مرا دوست داري؟
بدون كه درون انها جاي گرفته اي
حتي كفش هم تنگ باشد زخم ميكند
واي به وقتي كه دل تنگ باشد
تو زندگي حقايقي هست كه ميشه فهميد ولي نميشه فهموند
ای کاش گفته بودی ای کاش گفته بودی
عاشق دیگری هستی
من خودم عاشق بودم دركت ميكردم
یه روزی یه نفر وارد زندگیتون میشه
و شما از اونایی که گذاشتن رفتن به خاطر رفتنشون
تشکر می کنید
باورکن زنها هم رگ غیرتی دارند
که اگر گل کند
همه ی مردانگی ات زیر سوال میرود!
به بعضیا باید گفت زیادی به تیپ و قیافت نناز
ما به اون آدامس کوچیکا هم میگیم شیک
زندگی ما بازار نیست
که بری یه دور بزنی اگه از کسی خوشت نیومد برگردی
رفتی دیگه برو گمشو تا یه لگد نخوابوندم تو شیکمت
نه مي توان فرياد زد
براي بعضي درد ها فقط مي توان
نگاه كرد و بي صدا شكست
همين
گفت به درد هم نميخوريم
اما او هرگز نفهميد
من او را براي درد هايم نميخواستم
اهاي تويي كه جاي منو گرفتي يادت باشه:
خيلي پاستيل دوست داره
هي بهش نگو اين كارو بكن اين كارو نكن عصبي ميشه
وقتي مريضه حالش رو بپرس دوست داره بدونه نگرانشي
كارتون دوست داره ببينه نكنه مسخرش كني مراقب باش
اون همه چيز من بود حق نداري اذيتش كني
يك دسته ستاره ارمغانت مادر
غير تو كسي چشم به راهم باشد
قربان نگاه مهربانت مادر
تا حالا دست مادرتونو بوسیدین؟یک لذتی داره که نگو
من خیلی مغرورم ولی یه بار وقتی خواب بود اینکارو کردم
باور کنید اشک تو چشام جمع شدانگار تو یه عالم دیگه ای
روز زن مبارك اگر چه دير گفتم
دلم به حال پسري سوخت كه
وقتي گفتم كفش هايم را خوب رنگ كن گفت
خاطرت جمع باشد مثل سرنوشتم برايت سياه ميكنم
ادميزاد بي غذا دو ماه دوام مي اورد
بي اب دو هفته
بي هوا چند دقيقه
بي وجدان خيلي ... متاسفانه خيلي
با خدا باش پادشاهي كن بي خدا باش هر چه خواهي كن
دوستم بدار اندكي اما طولاني
به سگ استخون بدي
دورت ميگرده واست دم تكون ميده
من به تو دل داده بودم لعنتــــــــــــــــي
من دارم سعي ميكنم همرنگ جماعت شوم
اما...
ميشه كمكم كنيد؟
اي جماعت شما دقيقا چه رنگي هستيد؟
دختري پشت يك 10 هزار توماني نوشته بود
پدر معتادم براي همين پولي كه در دست توست
يك شب مرا به صاحب خانه مان سپرد
خدايا چقدر ميگيري كه بزاري شب اول قبر
قبل از اينكه تو از من سوال كني من ازت بپرسم
اخه چرا؟
شايد تنها كسي نبودم كه دوستت داشتم
اما كسي بودم كه تنها تو را دوست داشتم
چقد اهسته ميره ميفهمي پير شده
وقتي داره صورتشو اصلاح ميكنه و دستش ميلرزه
ميفهمي پير شده
وقتي بعد غذا يه مشت دارو ميخوره
ميفهمي چقد درد داره اما هيچي نميگه
و وقتي ميفهمي نصف موهاي سفيدش
به خاطر غصه هاي تو هستش
دلت ميخواد بميري
عشق يعني يكي بود يكي نابود
براي زيبا زندگي نكردن كوتاهي عمر را بهانه نكن
عمر كوتاه نيست ما كوتاهي ميكنيم
چه حس بديه اينكه
مدام خودتو به ديگري ياداوردي كني تا فراموشت نكنه
خدايا
اگر سرنوشت مرا از پيش نوشته اي چه سود كه ارزو كنم؟
اين روزها اگر كسي گفت من عاشقتم بگو تا ساعت چند؟
امروز معلم ميگفت دو خط موازي هيچگاه به هم نميرسند
مگر اينكه يكي از انها خود را بشكند
گفتم من كه خودم را شكستم پس چرا به او نرسيدم؟
لبخند تلخي زد و گفت
شايد او هم به سوي خط ديگري شكسته باشد
ما و مجنون همسفر بوديم در دشت بلا
او به ليلايش رسيد و ما هنوز اواره ايم
بخوام از تو بگذرم من با یادت چه كنم؟
تو را از یاد ببرم من با خاطراتت چه كنم؟
حتی از یاد ببرم تو و خاطراتتو
بگو من با این دل خونه خرابم چه كنم؟؟؟
به سلامتی دختری که
یه لحظه قدم زدن باعشقشوباهیچ ماشین مدل بالایی عوض نمیکنه
به سلامتي مگس كه
يادمون داد زياد كه دور كسي بگردي اخرش ميزنه تو سرت
******************************************************************************
به سلامتي اون پسري كه
10سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت
20 سالش شد زد تو گوشش هيچي نگفت
30 سالش شد زد تو گوشش زد زير گريه
باباش گفت چرا گريه ميكني؟
گفت اخه اون وقتا دستت نميلرزيد
گل افتابگردان را گفتند چرا شبها سرت را پايين ميندازي؟
گفت ستاره چشمك ميزند نميخواهم به خورشيد خيانت كنم
به سلامتي همه اونايي كه مثل گل افتابگردان هستند
مثل خودم هههه
خوشحالم كه باعث افتخارتونم عزيزانم
راستي ميدونين فرق من با برف چيه؟
برف مياد و به زمين ميشينه ولي من همينجوري به دل ميشينم
اخه ادم انقد تو دل برو؟
گاهي بايد نباشي تا بفهمي نبودت واسه كي مهمه
اون وقتكه ميفهمي بايد هميشه با كي باشي
اينم از خوشگلاي محلمون
خدايي كدوم يكي خوشتيپ تره؟
يادت باشه
تا زنده اي در برابر كسي كه به خودت علاقه مندش كردي مسئولي
دوست داشتن را از زنبور نياموز
زيرا زنبور از گلي به گل ديگر ميرود
دوست داشتن را از ماهي بياموز
كه اگه از اب جدا بشه ميميره
دلم برات خيلي تنگ شده ميدونم به يادمي
ميدونم فراموشم نميكني
ميدونم چرا وقتي منو ميبيني سرتو ميندازي پايين
خيلي دوست دارم كاشكي هيچ وقت نميديدمت
از خدا ميخوام سزاي اين دردايي رو كه كشيدم ازت نگيره
طاقت ناراحتيتو ندارم
از خدا ميخوام هركه خوشبختت كنه
از خدا ميخوام كسي كه توي چشماش نگا ميكني
و باهاش صادقانه حرف ميزني بهت نخنده
از خدا ميخوام كسي كه دستاي گرمت توي دستاشه
كسي كه هرشب صداي ارامش بخشتو ميشنوه
واقعا دوست داشته باشه
از خدا ميخوام هيچ وقت ازت نگيرتش
ميخوام كه باهاش شاد باشي بخندي
كاشكي ميديدمش و ميتونستم بهش بگم
تمام دنيامو سپردم دست تو
نزار حتي يه قطره اشك از چشماش بريزه
نزاري يه وقت كسي اذيتش كنه
كاش ميميردمو اين روزا رو نميديدم
یه روزی پسری باخانوادش دعواش شد و از خانه زد بیرون و
رفت خونه یکی از دوستاش یک ماه موند بعد از یک ماه
دختری را سرکوچه میبیند و بهش تیکه میندازد یکی از دوستاش
میگه میدونی این کی بود ؟!میگه نه! میگه این خواهر همون
رفیقت بود که تو یه ماه خونشون بودی عذاب وجدان میگیره
میره خونه رفیقش رفیقش داشت مشروب میخورد به رفیقیش
میگه ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی
نمیدونستم خواهرتو بود ! دوستش پیکشو میبره بالا میگه
به سلامتی رفیقی که
یه ماه خونمون خورد خوابید ولی خواهرمو نشناخت.
چقدر خوبه كسي هست كه وقتي بهش فكر ميكني
اونقدر گرم ميشي كه يادت ميره هوا چقد سرده