هــــــــــیس...
هـیـس
هـیچی نگو
صدای تو را باد هم نباید بشنود
تمام وجود تو مال من است
مردم میگویند حسودم
تو میگویی دیوانه
اما من عاشـقم
عشق... ، حسادت... ، دیوانگی
هـیـس
هـیچی نگو
صدای تو را باد هم نباید بشنود
تمام وجود تو مال من است
مردم میگویند حسودم
تو میگویی دیوانه
اما من عاشـقم
عشق... ، حسادت... ، دیوانگی
خوشبختی رنگین کمان لبخند توست !
که.... با هر ترنم باران شکل می گیرد!
«فقط خوشحال باش»
من اشک آسمان را در می آورم!
نمی دانم چشمانت با من چه میکند!!!
فقط
وقتی که نگاهم میکنی چنان دلم از
شیطنت نگاهت می لرزد
که حـس می کنم چقدر زیبـاست
فـــــــــــدا شدن ...
برای چشمهایی که تمام دنیـای من است...
هوایت که به سرم می زند
عجب نفس گیر است
هوایِ بی تو!
سربه هوانیستم
اماهمیشه چشم به آسمان دارم
حس عجیبی است دیدن همان آسمانی که
شاید توچند لحظه پیش به آن خیره شده باشی!
هیچ کجا…
جز خواب روی بازوهای مردانه ات ،امنیت را معنا نمیکند برایم…
خواب بین بازوان مردانه ات
بهترین آرامش دنیا برای من است
بگذار حسودان هر چه دلشان میخواهد بگویند
اقلیم جغرافیای من ،
میان بازوان توست ؛
تنگ تر کن سرزمین مرا ...
دلم
یک مزرعه میخواهد
یک تو
یک من
وگندم زاری طلایی رنگ
که هوایش ﺁکنده باعطرنفس های توباشد...
صدایت
درگوشم زمزمه می شود
نگاهت درذهن مجسم ...
ولی من
تو را
می خواهم
نه خیالت را ..
تشنه بازی كردن با آدم هایی؟؟؟
چشام می سوزه ...
سرم گیج میره ...
به تو فکر می کنم ...
که عشق بودی یا هوس ...؟
.
.
.
هیچ کدوم ...
تو ...
فرشته ای بودی ...
که سقوط کردی... ... سقوط . . .
نگهـــش داری...
صورتـــشو میــــون دستات محـــکم بگیــــری....
تــــو چشــــاش زل بــزنی و بــگـــــــــی:
بـــبـــین
...من دوســــتت دارم...د بفــــهـــم لعـــــنـــعـــتــــــی!!!!!!!
نـــــروووووووووووو!!!!!!
" دلتنگي ارزاني خودت "
مــــهم ایـــنه کـــه بــعد این همـــه روز...بـــاز هــم صـــدایت بـــرام تازگـــی
داره...نمــــیدونی چــــه حــــس خوبــــیه کـــه گرمـــای دســـتت از پـــشت تـــلفــن
حــــس میــــکنم...تـــقصـــیر خــــودم نیـــست ....
دســـــتام دلتــــــنگ شـــدن.......
بـــرای ثانـــیه ای گوش هـــایت را فقـــــط مـــهــمــان لـــب هـــایم کـــن
می خــــواهـــم بــــگویــم دوســــــــــــــــت دارم عــــــشــــق مــــن....
قبل از خواب ساعت را روی هیچوقت کوک کنم.....
یه وقتایی اینقدر زندگیم غمناک میشه که دوست دارم یکی
یهووووووو بگه:کـــــات
عــــــــــــــالـــــــــی بود
خسته نباشین بچه ها
واسه امروز بسه.....
انقدر که با هر بهانه ی کوچکی چانه ام بلرزدو چشمهایم پر...
نمیدانستم نبودنت کودکم میکند انقدر که ساعتها گوشه ای
بنشینم و با همه قهر که چرا نیستی.....چـــــــــرااااااااا......
نفس ،
شاید دلیلی باشد
برای زندگی ،
اما بی شک
” تـــــو “
بهانه ی آنی
نفست باران است دل من تشنه ی باریدن ابر
دل بی چتر مرا میهمان کن
چه نفرت انگیز است تنهائی...
کاش......!!!!!!
دیــوونگــی یعــنی : عکسشــو
تو گوشــیت هی نیگــاه کنی ، واســه بار هــزارم . . .
انگــار تاحــالا نــدیدیش
. . ! بوســش کنی محــکم مث دیــوونه ها !!
لطــفأ مجــددا بمــیرید !
بگی خــو آخــه دلم همــش یه ذره میشــه بــرات . . .
بغــض کنــی و زرتــــی اشکــات بــریزه . .
شمــارشــو با ذوق بگــیری شــاید اینبار جــوابتو داد. . .
شــاید با مــهربونی بگــه جــــــونم. ..
شــاید..شــاید..شــاید. . .ای تــــو روحــــت با هــمین شاید گفتــنات .
بــازم هــمین صــدای مســخــره تو گوشــت بپــیچه :
مشــــترک مورد نــظر پاسخــگو نمیــباشــد...
آنقــدر مــــرا سرد کـــرد ؛
از خــــودش .. از عشـــق
کــه حـــالا بــه جـــای دلبستن ، یــــخ بستــه ام!
آهــــای !!! روی احســاســم پــا نگذاریــد
لیـــز می خوریــد…
به سلامتی تو
تویی که دلت شکست
ولی مرام داشتی
تنها موندی....
اما معرفت داشتی....
تو دختری که
تو این روزای سخت
از خیلی از نامردای مرد نما
مقاومتری و محکمتری....
تو پسری که
تو این روزای سخت
از خیلی زن نما های سنگدل
با احساس ترى
لطیفتری
نه میگم بی خیال
نه میگم خوش باش...
بابت خوردن
مهر با ارزش آدم
رو پیشونیت
داری بها میپردازی
به نظرت نمی ارزه؟
می ارزه خوبم می ارزه....
به سلامتی تو...
امشَــب از آטּ شَب هـ ـایـے است کِــﮧ
בِلـَـمْــ ـ هــَواے آغـُوشَـت را ڪَرבه
افســـ‗__‗ــــوس
ڪِـــﮧجـُز پـآهـاـــے بـَغـَل ڪَرבه اґ مـِهمـاטּِ בیگــَرـــۓ نـَدارَґ...!
وقتی عاشقش بودم او دوستم نداشت
و زمانی که عاشقم شد برایم بی ارزش شده بود
حالا می فهمم که چرا اول قصه ها می نویسند:
یکی بود و یکی نبود
با آنکه هزار شب بی خوابی طلب دارم از تــو
دلم هوای آغوشت را دارد
هوای شبی سرد در آغوش مردانه ات
هوای نوازشهای بی پایان و زمزمه های عاشقانه ات
بگو تمام تو مال من است!
نمیدونم چرا یهو دلم گرفـــت....
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید:
چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟
چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟
اما افسوس که هیچ کس نبود ...
همیشه من بودم و تنهایی پر از خاطره ...
آری با تو هستم ...!
با تویی که از کنارم گذشتی...
و حتی یک بار هم نپرسیدی،
چرا چشمهایم همیشه بارانی است...!!
ما به هم نمی رسیم
امّا
بهترین غریبه ات می مانم
که تو را همیشه دوست خواهد داشت . . . :)
نمیدانم چه رازی بین دل و دستانم است که هر چه را که
دل میخواهد از دستم میرود!!!!!
.
.
دیر باریدی باران ...دیر!! من مدت هاست در حجم نبودن
کسی خشکیده ام...
گـاهـی وقـتـا
دلـم فـقـط سـنـگـیـنـی نـگـاهـت رو مـیـخـواد
که زُل بـزنـی بـهـم
و مـ ـن بـه روی خـودم نـیـارم . . .